تاریخنویسی به شیوه چشمی
فوتبال ۳۵۲ – رائول گونزالز الفبای فوتبال در آکادمی اتلتیکو مادرید فراگرفت، بکام در کودکی آرسنالی بود و مادر فرانچسکو توتی با تمام وجود اصرار داشت فرزندش به لاتزیو بپیوندد. حالا اولی صفحات زیادی از کتاب تاریخ رئالمادرید را به خود اختصاص داده، دومی یکی از بازیکنان افسانهای منچستریونایتد است و سومی باعث شده تا «رم» را با او بشناسند. بازیکنانی که راه خودشان را جدا از آنچه میتوانست جبر لقب گیرد، انتخاب و تاریخسازی کردند.
در ایران هم کم نبودند افرادی که از این رو، به آن رو شدند و همهچیز را تغییر دادند؛ از دایی که استقلالی بود و برای پیراهن تیم ملی مجبور شد به پرسپولیس بپیوندد گرفته تا منصوریان که داش علی آبیها شد اما تمام اطرافیانش میدانند بهواسطه خانواده در کودکی چقدر طرفدار پرسپولیس بوده است و البته ماجراهای مهدی هاشمینسب وهکذا. آیا یک بازیکن باید گذشته را انکار کند یا با حفظ آن، یک تاریخ جدید بنویسد؟
در جمع پرسپولیسیها علیپور هیچ گاه علاقهاش به استقلال در کودکی را کتمان نکرد و حالا هم در کتاب تاریخ پرسپولیس نامش به عنوان یکی از گلزنترین بازیکنان، با سابقه حضور در فینال لیگ قهرمانان حک شده؛ بازیکنی که احتمالا در استقلال به آن موفقیتها نمیرسید. در سمت مقابل، یکی از مهم ترین نمونهها روزبه چشمی است. او که این روزها دویستمین بازیاش برای استقلال را جشن گرفته، بازیکنان ردههای پایه پرسپولیس بود (تصوایر متعلق به دیدار مقابل پرسپولیس قائمشهر، در سال ۹۱ است) و حالا یکی از محبوبترین و متعصبترین استقلالیها که زودتر از هر بازیکنی روی سکوها تشویق میشود. چشمی احتمالا در پرسپولیس به این حجم از محبوبیت و موفقیت نمیرسید و این مساله اصلا هم چیزی از تواناییهایش کم نمیکند اما او وقتی به استقلال پیوست با تمام وجود بازی کرد و با وجود حرفهای شدن فوتبال و احتمال تغیر رنگ، با چند صفر جدید خیلی بعید است او دوباره به رنگ قرمز برگردد. چشمی پس از حضور در استقلال شیوه قدمزدنش را تغییر داد تا لذت فوتبال را به شیوهای دیگر بچشد و در تمام قابهای خاطرهانگیز آبیها با جام در این سالها حضور پیدا کند.
و حالا سوال مهم؛ آیا برای شما گذشته یک بازیکن و علاقه رنگی او در کودکی اهمیت دارد؟
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید