برای شهاب قاسمی و داستانهای هزار و یک شبش؛ سیاه دل!
فوتبال ۳۵۲ – بهترین توصیف از شهاب قاسمی را یک کاربر اینگونه گفت: مردی با دل سیاه؛ که در تک تک دقایق اعتقاد دارد تمام دنیا در حال شرارتافکنی است و فقط ما خوبیم و بقیه اخ و پیف. دو هفته تمام هم تک تک موفقیتهایمان را زهرمار کرد. او آنقدر پتانسیل بالایی برای ایجاد دو قطبی و دشمنتراشی در این شبها از خود نشان داد که احتمالا به زودی درجات ترقی را هم سپری میکند و روزی روی یک صندلی مدیریتی خواهد نشست.
درد اینجاست وقتی میخواستیم از ته دل بابت مدال طلای ساروی شاد باشیم باید جملات تحقیرآمیز علیه رقیبش را از زبان این ماشین تولد نفرت بشنویم و وقتی حسن یزدانی با بدشانسی طلا را از دست داد داشتیم توصیفهایی باورنکردنی از ناجوانمردی رقیب، از زبان این اصطلاحا مجری میشنیدیم.
رقص کلمات زشت و سمی روی زبان قاسمی آنقدر زیاد بود که حتی جایی که حق با ورزشکار ما بود هم اعتباری به حرفهایش نداشتیم و خلاصه هرچه زشتی میتوانستید یک جا جمع کنید، این مرد (که رقبای ما به حق میتوانند او را نامرد بنامند) داشت!
المپیک در شرف اتمام است اما حکایت همچنان باقیست زیرا انگار این سبک نهادینه شده و در اصل انگار هرکس بیمحاباتر داد و هوار کند و جاهایی که نیازی نیست، جو بدهد و در نهایت مدیرپسندتر (نه مردمپسندتر) رستگار میشود.
ما میمانیم و این تلویزیون بیاعتبار که مجبوریم برای مشاهده مسابقات ورزشی به آن پناه ببریم!
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید