عملکرد سرمربی تیم ملی در جام ملتهای آسیا؛ امیر سپید و قلعهنویی سیاه!
فوتبال ۳۵۲ – عملکرد امیر قلعهنویی در جام ملتها نه ناکامی مطلق (با توجه به نتایج سالهای گذشته) بود و نه قدمی رو به جلو. امیر قلعهنویی در جام ملتها را سیاه میدانید یا سپید؟
امیر «سپید»
امیر قلعهنویی بهترین و توانمندترین سرمربی ایرانی است و هرکسی جز این بگوید، قطعا واقعیت را زیر سوال برده. او مسیر سرمربیگریاش را کاملا صحیح پیش برده که این مساله هم در رشد او تاثیر بسیار زیادی گذاشته.
قلعهنویی در سنی بسیار خوب کار دستیاری را در استقلال شروع کرد و کنار حجازی هم فضای استقلال را شناخت و چم و خم کار را. در ادامه هم با قهرمان کردن استقلال نام خود را به عنوان یک گزینه خوب برای تیم ملی مطرح کرد. اشتباه قلعهنویی در آن مقطع انتخاب دستیاران نهچندان بروز و سردرگمی در انتخاب سیستم بود. پس از ناکامی در جام ملتها اما او هرگز نباید از صندلی تیم ملی کنار گذاشته میشد زیرا میتوانست برای آینده برنامهریزی صحیح داشته باشد و قطعا هم بهتر از دایی و قطبی نتیجه میگرفت اما کنار رفت و آخرین مربی خوب ایرانی پیش از کیروش لقب گرفت.
در دوره جدید حضور قلعهنویی در تیم ملی او در ابتدا از همه همکیشانش کمک خواست و اسم و رسمش آنقدر اعتبار داشت که همه مربیان داخلی از وی حمایت کنند. او در تیم ملی را به روی همه باز نگه داشت. چه هومن افاضلی و چه مهدی قایدی. بازیکن و مربی همه حق داشتند به تیم ملی اضافه شوند. قلعهنویی در طول روند آمادهسازی هم از هیچ حریفی نترسید. اینکه ایران توانایی بازی مقابل تیمهای اروپایی را ندارد تقصیر او نیست و هر انتقادی از او بیدلیل خواهد بود. از سوی دیگر انگیزههای امیر قلعهنویی برای انتقام زیاد بود. اشتباه نکنید. بحث انتقاد فعلا مطرح نیست زیرا این انتقام تنها و تنها با موفقیت تیم ملی بدست میآمد. پس چه چیزی بهتر از موفقیت تیم ملی؟
در دوره دوم حضور امیر قلعهنویی شاهد اتفاقات خوب زیادی بودیم. او کاملا ارتباط خوبی با رسانهها (جز منتقدین) برقرار کرد و در تمرینات تیم ملی همیشه خبرنگاران حضوری فعال داشتند. او با هیچکس در دوران یک ساله حضورش روی نیمکت تیم ملی درگیری نداشت و آرامش بر تیم ملی به شدت حکمفرما بود.
همدلی خود تیم را هم فراموش نکنید. خلیلزاده و کنعانی با جان و دل برای قلعهنویی بازی می کردند، سردار اولویت خودش را تیم ملی قرار داد و سامان قدوس هم هرروز از سرمربی تیم ملی دفاع میکرد. رویکرد کلی یوزها در این دوران مثبت، شاداب و امیدوارکننده بود.
«قلعهنویی» سیاه
برای انتقاد یا بررسی رویکردهای منفی امیر قلعهنویی باید از دو منظر به وی نگاه کرد.
بحث اول فنی است. قلعهنویی در دهه ۸۰ عالی بود و افولش از اواسط دهه ۹۰ آغاز شد. انگار او دیگر رشادت و شجاعت همیشگی را نداشت و این مساله باعث شد تا دیگر از او نه نتایج عجیب و غربی ببینیم، نه سختکوشی تیمهایش و نه رو کردن پدیده. قلعهنویی که خود روی یک نسل را برای استقلالیها رو کرد حالا افتش به حدی رسیده که با وجود افتخارات فراوان، پایگاه هواداری بسیار ضعیفی میان فوتبالیها داشته باشد.
تیمهای قلعهنویی عمدتا سنتی بازی میکنند. حضور مدافعان فیزیکی، هافبکهای شوتزن به همراه یک بازیکن ظریف اهل پاس تو در، مدافعین کنار رونده و قدرتمند در ارسالها و مهاجمان سرزن. حضور بازیکنانی با این ویژگی کنار هم باعث میشود تا حدس بزنیم سرمربی آن تیم امیر قلعه نویی است. در تیم ملی هم شاهد این سبک بازیکنان بودیم و ستاره شدن رضاییان، حضور قدوس و تمرکز روی ارسال از کنارهها بخشی از این اتفاق بود. انتقاد به قلعهنویی اما آنجایی شدت می گیرد که بدانیم این سیستم موفق در دهه ۸۰، با درصد بسیار کمی از بروزرسانی، در تیم ملی ۱۴۰۲ استفاده میشود و عاقبتش میشود برد عالی مقابل ژاپن و شکست بد مقابل قطر. شیوهای که موفقیتش تضمینی نیست و قطعا باید راههای دیگر را هم امتحان کرد. قلعهنویی هنوز خود را بروز نکرده و این مساله به شدت به تواناییهایش پچون مدیریت رختکن و کنترل ستارهها لطمه زده است.
از سوی دیگر امیر قلعهنویی دیگر دستیاران خوبی برای خود انتخاب نمی کند. او روزی کنار مجید صالح استقلال را قهرمان کرد و روزی با مرفاوی تیمهایی شایسته احترام ساخت. حالا اما دستیاران او بیشتر از کار «حرف» میزنند. (رجوع کنید به مصاحبه سعید الهویی پس از حذف تیم ملی که هیچ انتقادی را بر نمیتافت.)
در سمت دیگر اما بدتر از بحث فنی، کلماتی است که از دهان سرمربی تیم ملی خارج میشود. نفرت پراکنی دائمی از منتقدین دورههای قبل و اشاره دائمی به کسانی که او را از تیم ملی دور کردند باعث شده تا کنفرانس های سرمربی علنا بیاعتبار و بیمخاطب باشد زیرا فوتبالدوستان حرف جدید از او نمیشنوند. سرمربی تیم ملی برای حرفها و کنفرانسهای خود به شدت نیاز به برنامهریزی و مشاوره دارد. تمام افتخارات و موفقیتها او با همین حرفها کم اعتبار شده واین اصلا برایش خوب نیست. قلعهنویی همین حالت بدون توجه به سابقه حضور در استقلال، منتقدان زیادی در جمع قرمزپوشان دارد و به دلیل جایگاهش روی نیمکت تیم ملی باید بیطرفی را رعایت کند که این مساله (چه درست و چه غلط) با واکنش هواداران استقلال همراه شده. چاره این راه هم چیزی نیست جز رعایت انصاف، همراه با نشان دادن اقتدار و منطق در کلام. چیزی که مدتها است از «امیر» ندیدهایم!
این مطلب در شماره ششم فوتبال ۳۵۲ منتشر شده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید