امروز فردوسیپور و صحت، فردا یکی دیگر/ زورگویی صدا و سیما ادامه دارد
فوتبال ۳۵۲ – به عادل فردوسیپور انتقاداتی وارد است و خودش هم برخلاف خیلیها که به فکر پاک کردن صورت مساله هستند، گوش دارد و حرفها را میشنود. چالش فعلی اما زورگویی است و پافشاری بر اشتباهاتی احمقانه.
شک نکنید هنوز عادل فردوسیپور با اختلاف بهترین گزارشگر ایران است؛ مهمترین ویژگیهای گزارشگری او هم گوشدراز فرض نکردن مخاطب (چیزی که خیابانی پادشاه آن است) قدرت بالای خلق جملات فیالبداهه حین گزارش (چیزی که عباس قانع استاد بلامنازع نسخه فیک آن است) و ارائه اطلاعات به جا و بدون غرضورزی (چیزی که سیانکی نوک قله آن ایستاده) است. او در این سالها از ساخت نود و گزارش در صدا و سیما منع شده و پس از گذشت بیشتر از ۵ سال فرصت خوبی برای تحلیل این ممنوعیت بوجود آمده؛ آیا فوتبال برتر با وجود حمایت باورنکردنی از صدا و سیما، ارائه گرافیک متفاوت و استفاده از نیروهای جوان توانسته اعتبار لازم و ببینده کافی داشته باشد؟ قطعا خیر. آیا گزارشگری در ایران بهتر شده؟ هرگز! پس چرا هنوز صدا و سیمای زورگو و زیرمجموعهای به نام ساترا اینگونه در کار وی دستانداز ایجاد میکنند؟ چرا حتی از یک گزارش ساده در یک پلتفرم میترسند؟ از مخاطب بالا؟ از شکست استراتژی؟
فردوسیپور پس از منع، به سراغ رسانه خود رفت و اتفاقا رسانهای ساخت که موارد مشابه با حمایت دولتی نتوانستند به کیفیت آن برسند. این کیفیت حتما قابل نقد است اما رقبای وی حتی به کف استاندارد و نقد هم نمیرسند چون اصولا بینندهای ندارند و به تبع آن، انتظاری. در طرف مقابل نزول کیفیت برنامههای ورزشی صدا و سیما به حدی نزول کرده که جز پخش زنده فوتبال هیچ برنامه قابل اعتنایی ندارد و شما برای مشاهده برنامههای آن کوچکترین رغبتی ندارید؛ هزینه همان فوتبال را نمیدهند اما از تبلیغاتش پول به جیب میزنند!
بازگشت عادل فردوسیپور شاید حتی با مخالفت خودش رو به رو شود و از نظر برخی اصلا اتفاق ویژهای به شمار نرود اما رخ دادن آن را میتوان نوعی عقبنشینی از رویکرد کاملا اشتباه، اصرار به قدرتنمایی بیهوده و باز شدن یک روزنه برای برگشتن اندکی اعتبار به رسانهای دانست که در حال حاضر نامعتبر، بیکیفیت و نازل، منفور و با بودجهای کلان اما بیهدف و بیفایده است. عقبنشینی که شاید باعث شود آن که باید، بفهمد که تخصص فردوسیپور و سروش صحت (که او هم به طرز عجیبی به سرنوشت فردوسیپور مواجه شده) به تعهد شهاب قاسمیها و رسول مهربانیها (بخوانید وابستگی عقیدتی) میچربد. خودتان را هم بیشتر از اینها گول نزنید.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید