۳ روایت از خرافات در فوتبال ایران؛ از بازوبند جنجالی تا موهای بلند توصیه شده!

فوتبال ۳۵۲ – درباره خرافات و باورهای اعتقادی بازیکنان فوتبال احتمالا یادداشت‌ها و مقالات گسترده‌ای خوانده‌اید و شنیده‌اید که بسیاری از بازیکنان با اعتقاداتی متفاوت با دیگران وارد زمین می‌شوند. برخی اعتقادات مذهبی دارند و دعا می‌خوانند که بحث آن‌ها جدا است اما برخی بازیکنان اعتقاد دارند حتما باید کاری خاص قبل از ورود به زمین انجام دهند و این کارهای خاص برخی اوقات با ورد و توصیه از سوی خوبان عالم توام می‌شود!

• اولین مورد از این روایات مربوط به یکی از اساطیر فوتبال کشور و اعتقادات مذهبی است. او فردی بسیار مذهبی بوده و اعتقاداتی جدی هم داشته. در همین زمینه هم روی یکی از بازبوندهای خود دعایی از یکی از مراجع قرار داده بود. این بازوبند را هم همیشه زیر آستین‌های لباس اصلی استفاده می‌کرده است. در زمانی که این اسطوره هم مربی بود و هم بازیکن، یکی از بازیکنان اقدام به شوخی و برداشتن دستبند می‌کند. مساله‌ای که باعث می‌شود این بازیکن افسانه‌ای روحیه خود را از دست بدهد و پس از پایان بازی هم به شدت با آن بازیکن بازیگوش برخورد فیزیکی پیدا کند. این ماجرا البته خرافی نبوده و نشان از اعتقادات مذهبی این بازیکن داشت.

• دومین مورد مربوط به خرافات محض است. گویا در دهه ۸۰ یکی از اقوام یکی بازیکن مشهور شمالی به نام ی.گ به هافبک وسط شوتزن پرسپولیس (با سابقه بازی در دفاع چپ) که مدتی در استقلال هم بازی کرد پیشنهاد می‌دهد موهای خود را بلند کند. اتفاقی که تا سال‌ها بعد ادامه پیدا می‌کند و آن بازیکن هیچ‌وقت موهای خود را تا این لحظه کوتاه کوتاه نکرده. همان فرد آشنا در آن زمان به یک چپ‌پای دیگر مغضوب پرسپولیس در زمان علی پروین پیشنهاد می‌دهد برای حل مشکلاتش نزد او بیاید اما آن چپ پا قبول نمی‌کند. عاقبت هم شد خراب شدن کاسه‌ کوسه‌ها بر سرش، تا مدت‌های زیاد!

• دو مدافع سرخ‌پوش تهرانی که هیچ‌وقت هم کیفیت بالایی نداشتند و نتوانستند با این تیم قهرمان لیگ برتر شوند، برای حضور در ترکیب اصلی با هم رقابت داشتند. نفر اول که یک برادر فوتبالیست در ایران دارد در ترکیب اصلی قرار می‌گرفت اما نفر دوم که سابقه قهرمانی با سپاهان در فوتبال ایران را داشت خیر. برای حل این مشکل هم به سراغی فردی می‌رود تا ماجرای جادگی اجرا شود. با مبلغی هنگفت که می‌توانیم آن را معادل چند صد میلیون این روها بدانیم. عاقبت ماجرا؟ شاید شما باور نکنید اما آن فرد اول از آن پس در زمین دور خودش می‌چرخید، توپ‌ها را لو می‌داد و در نهایت هم از ترکیب خارج شد تا فرد دوم به ترکیب اصلی برسد!