تولد یک مربی کلاسیک ایرانی؛ دعوا، اتهام و فریاد مازیار زارع هنگام شکست!
فوتبال ۳۵۲ – مازیار زارع مربی جوان و تاامروز خوشنامی است که در انزلی اعتباری بینظیر دارد. تیم او هیچگاه ضد فوتبال بازی نکرده و امسال عملکردی شاهکار داشته اما رفتارهای عمدتا عصبی او پس از شکست و ناکامی باعث شده تا حالا به جای یک مربی آیندهدار، «یک مربی کلاسیک ایرانی» که پس از ناکامیها به سراغ همه عوامل میرود جز خودش را مشاهده کنیم.
ملوانیها کاملا حق دارند که به صحنه مشکوک به سهرابیان اعتراض داشته باشند. نیاز به کارشناسی داوری نیست، واضح است که آن صحنه خطا بود و احتمالا کارت قرمز جریمه سهرابیان. اتفاقا اینکه زارع اعتراضش را در کنفرانس نشان دهد هم طبیعی است اما ماجرا فراری رو به جلو است که ملوان را از حل مشکل دور میکند.
ماجرا اینجاست که ملوان در دیار مقابل استقلال نه تنها هیچ موقعیت گلی نداشت که حتی یک بار هم بازیکنانش داخل محوطه جریمه استقلال با توپ دیده و خطرساز نشدند. آنها نه قبل از صحنه سهرابیان تلاشی وافر برای گلزنی داشتند و نه پس از آن. فقط و فقط هم و غمشان رسیدن به ضربات پنالتی بود و بس. دست آخر هم به تراژیکترین شکل ممکن گل خوردند و مزد ترس ۱۲۰ دقیقهایشان را با شکست گرفتند. جملاتی چون نمیخواستند ملوان نتیجه بگیرد و سود قهرمانی استقلال برای آقایان بیشتر است هم فراری رو به جلو است که مقصر شکست، فردی دیگر جلوه داده شود. از خیر طعنه و کنایههای او به مسیر منجر به قهرمانی استقلال در جام حذفی هم باید گذشت چون این توهین به استقلال بیشتر گریبان خود او را گرفت. آیا مسیر استقلال برای رسیدن به قهرمانی حذفی آسان بود؟ بله قطعا… اما در این مسیر ملوان شکست خورده هم قرار داشت!
مازیار زارع میتواند در باد اعتراض بیش از حد به داور بماند اما بهتر است به سراغ دلایل فنی این شکست برود که چرا با وجود نیروی جوانی تیمش در ۱۲۰ دقیقه اصلا نه از سرعت عمری به درستی استفاده کرد و نه از خلاقیت غندیپور. دقیقا هم مانند دیدار با گلگهر، این تیم تمام و کمال تمرکزش روی دفاع بود. در واقع پرستارهترین ملوان تاریخ که بیشتر از هر سال دیگری از بازیکنان سرباز استفاده کرد به دلیل ترس سرمربی جوانش (وقتی پیر شوی چقدر ترسو میشوی آقای زارع؟) جام را از دست داد؛ بقیه حرفها هم فقط فرافکنی است!
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید